إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی




انتظار فرج نمی‌تواند به معنی کاری نکردن و منتظر بودن برای ظهور امام زمان(عج) باشد؛ اینکه ان ی کنند و فاسدان فساد کنند و دشمنان دین بر علیه دین تبلیغ کنند و ما هم به بهانه انتظار فرج کاری نکنیم دور از عقلانیّت است، مثال انتظار فرج مثال امتحانی است که صادقانه برای قبولی در آن باید زحمت و رنج کشید‌ و سپس انتظار قبولی و فرجی از سوی پروردگار متعال داشت.

رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله)
«أفضلُ أعمالِ اُمّتی انتظارُ فَرَجِ اللّه ِعزّوجلّ»(1)
«برترین کارهاى امّت من ، انتظار فرج از خداوند عزّوجلّ است»

پاورقی
کمال الدّین ، ص 644



رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌واله)
«الْکَمالُ حُسْنُ الْفِعالِ بِالصِّدْقِ»(1)
«کمال، به انجام کارهای نیک توأم با صدق»

صداقت و اعتقادی که انسان را به خدا وصل کند شرط کمال هر عمل نیک و شرط انسانیّت هر انسانی است.
تنها چیزی که انسانیّت انسان را رقم می‌زند و گوهر انسانی انسان را به ظهور می‌رساند، خروج او از اوهام و خیالات و اتصالش به پروردگار متعال است.

کمال برای انسان وقتی رقم می‌خورد که رفتار و کردارش برخواسته از تعالیم دینی، صادقانه و برای جلب رضایت الهی باشد، اگر این صداقت و عقیده را از انسان بگیریم، مجموعه رفتار و کردار انسان و حتی قانون‌گذاری‌ و ت‌‌گذاری او هم از جهت اینکه مبادی خیالی و وهمی دارند، سطحی، مبهم و شکننده خواهد بود.

اعتقاد و باور به تعالیم انبیاءالهی و هماهنگ کردن صادقانه افعال و کردارمان چه در عرصه زندگی فردی و چه درعرصه زندگی ی و اجتماعی با آموزه‌های دینی و آسمانی، نه تنها برطرف کننده هر مشکل و باز کننده هر در بسته‌‌ای خواهد بود، بلکه کمال‌آفرین و راهنمای هر انسان و یا کشوری به سوی تمدّن‌ وکمال پیش‌رویش خواهد بود


پاورقی
1-کنــزالعمال، 6853



کمال قانون در جامعیت آن است و این اتفاق برای قانون وقتی رقم می‌خورد که قلم قانون‌گذار صادقانه و با الهام از یک منبع آگاه به تمامی ابعاد خقلت انسان(1) که آن دین است، بر روی کاغذ جاری شده باشد؛ اگر این صداقت و عقیده را از قانون‌گذار بگیریم، مجموعه قانون‌گذاری‌ و ت‌‌گذاری از جهت اینکه مبادی وهمی و خیالی دارند، سطحی، مبهم و شکننده خواهند بود.

پاورقی

1-امام صادق(علیه‌لسلام)
«اِنَّ اللّهَ اَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیءٍ حَتَّی وَاللهِ مَا تَرَکَ اللهُ شَیْئا یَحْتَاجُ اْلْعِبَادُ اِلَیْهِ اِلا بَیَّنَهُ لِلْنَّاسِ حَتَّی لا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولَ لَوْ کَانَ هَذَا نُزِّلَ فِیْ اْلْقُرْآنِ اِلا وَ قَدْ اَنْزَلَ اللهُ فِیه»
«همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمی‌تواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان می‌کرده و نکرده است»
نور الثقلین، ج ۳، حدیث ۱۷۴



رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌واله)
«اَلْجَمالُ صَوابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ»(1)
«جمال، به سخن حق گفتن است»

وقتی فریب و دروغ در بین مردمی ارزش شد و مردم در عین حالی که به زشت بودن این کار اعتراف می‌کنند، ولی باز خودشان را ناتوان‌تر از آن می‌بینند که بتوانند سالم زندگی کنند، آنگاه طبق روایات هر کس که زندگی با صداقت و سالم را انتخاب کند همانند ستاره‌ای که در وسط آسمان تاریک برای اهل زمین خود نمایی می‌کند برای اهل آسمان خودنمایی خواهد کرد و صحنه‌های زیبایی از انسانیّت را برای آسمانیان رقم خواهد زد.


پاورقی
1-کنــزالعمال، 6853


شروط مشاور خوب

ما راههای زیادی را نرفته و سرد و گرم روزگار را مثل افراد مسن نچشیده ایم پس باید در زندگی از نظرات و دیدگاه های دیگران بهره ببریم. دین اسلام برای حل چالش های زندگی، به م سفارش کرده است. م کردن لازم نیست حتما با کسی انجام شود که تحصیلات آکادمیک روانشناسی و مشاوره را گذرانده باشد اگرچه افرادی که این دوره های را گذرانده اند می توانند گزینه های بهتری برای مشاوره باشند.

اما مهمترین شروط یک مشاور خوب در روایات چیست؟

اول : عاقل و متبحر باشد . در روایتی از امام علی علیه السلام آمده : «شاوِرْ ذَوی العُقولِ، تَأمَنِ اَّلَلَ والنَّدَمَ.»(1)« م با عاقل، انسان را از لغزش و مشکلات نگاه می دارد»  پس اولین شرط مشاور این است که انسان عاقل و رشیدی باشد. عقل در این جا به معنای این است که شناخت کافی به مشکل و راه حل آن را داشته باشد،‌ حال امکان دارد در رشته تحصیلی مشاوره آنها را فراگرفته باشد یا در زندگی آنها را یافته باشد. توجه به این شرط باعث می شود انسان با هر شخصی م نکند زیرا م با انسان نابلد، سرچشمه مشکلات است.

دوم : با تجربه باشد . در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده :« أفضَلُ مَن شاوَرتَ ذو التَّجارِب‏»2 یعنی از بهترین کسانی که می توانی با او م کنی انسان با تجربه است. طبق این روایت با تجربه بودن یک امتیاز است و اگر کسی در راه مشاوره دادن کارآزموده و آبدیده باشد بسیار بهتر از کسی است که تازه به آداب راهنمایی و مشاوره آشنا شده. البته این به معنای این نیست که افراد جوان برای م صلاحیت ندارند، بلکه به معنای این است که افراد با تجربه برای م بهتر از جوانان این کار هستند.

سوم : دلسوز باشد . درحدیث شریفی از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آمده :« مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ ویُمنٌ وتَوفیقٌ مِنَ اللَّهِ»3 م کردن با خردمندِ دلسوز، مایه هدایت و میمنت است‏. این شرط نیز بسیار مهم است زیرا چه بسا انسان با فرد عاقل و با تجربه ای م می کند ولی چون طرف مقابل دلسوز نیست راهکاری را ارائه می دهد که در آن به احساسات طرفین توجه نکرده و سختی ایجاد می کند.

1:غرر الحکم: 5755

2: غرر الحکم: 3279

3: المحاسن: 2/ 438

 



معیارها در زندگی

ما در معاشرت هایی که با اطرافیان داریم بعضی اوقات کاری را انجام می دهیم که فکر می کنیم بهتر بود کار دیگری می کردیم یعنی نمی دانیم فلان کارمان درست بود یا نه. برای تشخیص صحیح و غلط ما چند شاخصه و معیار داریم که می توانیم به وسیله آنها درست یا اشتباه بودن کارمان را تشخیص دهیم. اولین ملاک ما دین وشریعت اسلام است یعنی اگر خواستیم بدانیم فلان کار خوب است یا نه به گزاره های دینی رجوع می کنیم مثلا وقتی همسرمان کار ناپسندی انجام داده و ما می خواهیم به او تذکر دهیم شک می کنیم که در همان جمع تذکر دهیم یا در خلوت خودمان قضیه را به او بگوییم. با مراجعه به روایات می بینیم  امام علی علیه السلام فرموده اند: عیب های همدیگر را آشکار نکنید.(1) پس نباید در جمع تذکر دهیم.


ملاک بعدی ما یک قاعده مهم است که امام علی علیه السلام آن را فرموده اند : با دیگران به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.(2) برای استفاده عملی از این قاعده باید نوعی شبیه سازی انجام دهیم یعنی خودمان را به جای طرف مقابل قرار دهیم و ببینیم اگر با ما این رفتار را انجام دهند چه عکس العملی داریم ؟ آیا خوشحال می شویم ؟ آیا می پذیریم با ما این گونه برخورد شود؟ در واقع در استفاده از این معیار، ما وجدان و فطرت را داور قرار داده ایم و وقتی بدون جانبداری و پیش داروی به قضیه نگاه می کنیم پی می بریم که کارمان غلط است یا صحیح. مثلا وقتی همسرمان از ما درخواستی دارد و ما می توانیم آن را انجام دهیم نباید زیر آن شانه خالی کنیم زیرا ما هم دوست نداریم همسرمان با ما این گونه برخورد کند.


ملاک سوم ما عرف است. یعنی ببینیم مردم در مورد این کار چگونه قضاوت می کنند. آیا می پسندند یا آن را زشت می دانند . مثلا مردم برای ناهار دادن به میهمان،‌ نون و پنیر را غذای خوبی حساب نمی کنند یا مردم زشت می دانند زن و مرد مسائل شخصی خودشان را در جمع مطرح کنند و هرکدام دیگری را تحقیر کنند یا از کم کاری های دیگری بگویند. البته باید بگوییم عرف همیشه نمی تواند راهنمای خوبی باشد زیرا گاهی عرف نیز منحرف می شود مثلا شاید در جایی رعایت نکردن حجاب در برابر میهمانان عرف باشد در حالی که این کار خلاف دین ماست. یا عرف این باشد که برای میهمانی ریخت پاش صورت گیرد در حالی که این عرف ها نیز با دین ما سازگاری ندارند.

ـــــــــــــــــــــــــــــ

(1): غرر الحکم: 2290

(2): تحف العقول ص ۸۱

 



نمی دانم چرا آدم ها با هم حرف نمی زنند؟چرا در زمان ناراحتی سکوت می کنند و قهر را بر حرف ترجیح می دهند!
باورداشته باشید ،تمام مشکلات و سوء تفاهم ها از همین حرف نزدن ها و استفاده نادرست و نابجا از کلمات شروع می شود.قدرت کلمات را نادیده نگیرید،گاه با چند جمله ی زیبا و احساسی می توانید تمام موانع و فواصل میانتان را از بین ببرید،فقط کافی است جادوی کلمات را باور داشته باشید.
آنچه از دل برآید ،لاجرم بر دل نشیند
 حرفی که با باور درونی به شنونده زده می شود ،قطعاً برای او قابل باورتر است و تاثیرگذاری بیشتری دارد.
قدردانی با زیبا ترین جملات،افتخار کردن به یکدیگر،تعریف و تمجید،ابراز علاقه و احترام به شخصیت هم،اگر با اعتقاد بیان شود ،قطعا در دل و جان شنونده از جایگاه خوبی برخوردار می شود.

کلمات ویرانگر
انتخاب درست  کلمات در بیان حرف هایتان بسیار اهمیت دارد،گاهی یک جمله ،حتی یک کلمه برای ویرانی یک رابطه کافی است.ویرانی بعضی از جملات به اندازه ای است که تمام پل های پشت سرتان را خراب می کند و راهی برای جبران باقی نمی گذارد.
خوشبختی تصادفی نیست ،ساختنی است
برای ساختن یک زندگی خوب کافی است دقت و ظرافت بیشتری نسبت به اطرافیانتان و احساساتشان به خرج دهید.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:
زیبا سخن بگویید ،تا پاسخ زیبا بشنوید (1)
یاد بگیریم اگر میخواهیم سخن زیبا بشنویم ،ابتدا خودمان در حرف زدن هایمان تجدید نظر کنیم.زن و شوهری که از هم صحبتی هم لذت می برند،هرگز به بن بست نمی رسند.
باور داشته باشید هیچ چیزی به اندازه ی سخن زیبا ،روی دل و جان و فکر شنونده تاثیر گذار نخواهد بود.

پاورقی

1-غررالحکم ح 2569


به این فکر کردید که چرا میخواهید همسرتان را تغییر دهید؟او تغییر کند تا شما خوب جلوه کنید؟او تغییر کند تا نزد خدا محبوب شود؟او تغییر کند تا روابطش در اجتماع بهتر شود؟
برای چه تغییر کند؟قبل از اینکه فکر تغییر همسرتان را داشته باشید و آن را دغدغه ی خود قرار دهید به این بیندیشید که برای چه میخواهید اورا تغییر دهید؟
اگر نتوانید سوال خودتان را پاسخ گو باشید ،پس قطعا دغدغه ی منصفانه ای ندارید.
این تفکر، که من می توانم همسرم را تغییر دهم ،اشتباه است.تغییر کردن امری درونی است و به انگیزه ی درونی نیاز دارد ،این را بپذیرید که نمی توانید کسی را از بیرون مجبور به تغییر کنید.
خانه های قدیمی را دیده اید، ترمیم این خانه ها گاهی برابر می شود با نابودیشان،انسان ها مثل همین خانه های قدیمی اند ،فکر تغییر را از سرتان بیرون بیندازید.
چرا فکر میکنید این وظیفه ی شماست که عیوب دیگران را رفع کنید؟
جارو جنجال به راه بیندازید ،دعوا کنید،تهمت بزنید ،گرو کشی کنید ،که به چه چیزی برسید؟
بیایید پیش از هر اقدامی ،ابتدا بیندیشید،آیا این کارها ارزش این را دارد که زندگیتان را به خاطرش به خطر بیندازید؟
لازم است رفتار همسرتان را به هر قیمتی تغییر دهید؟حتی به قیمت زندگیتان!
بیایید به خودتان و زندگیتان رحم کنید،اگر میخواهید زندگی توأم با آرامش داشته باشید درصدد تغییر کسی بر نیایید
همسرتان را آنگونه که هست بخواهید، و برای داشتن یک زندگی شاد و سالم ،تلاش کنید رفتارها و عادات همسرتان را بشناسید،بپذیرید،مدیریت کنید.
یادتان باشد همین فردی که امروز، ویژگی های اخلاقی او مورد اکراه شما هست ،همان خواستنی دیروز شماست.
زندگی مشترک ارزش این را دارد، که گاهی عیوب یکدیگر را ندیده بگیریم و بجای آن به تقویت نقاط مثبت
یکدیگر بپردازیم.


مرد شدن یک زن یعنی چه ؟
قرن بیستم و بیست و یکم اوج هنرنمایی انسان در بهره وری از طبیعت و قله لجام گسیختگی او در شهوت رانی و هوس پرستی های اوست. 

انسان در این زمان با تفسیر های مادی جدید خود از انسان و هستی، برخی قوانین عالم را جابجا کرده و با دخالت های ناشیانه خود که به قصد لذت بیشتر از عالم بوده فقط بر زحمت و پیچیدگی اوضاع افزوده است. 

یکی از جدیدترین نظریاتی که توسط غربی ها مطرح شده بحث #برابری_حقوقزن و مرد است . در مقابل این نگرش و تفکر، دین اسلام مقوله #عدالت را صحیح می داند . عدالت یعنی برابری #حقوق و مسئولیت ها با #توانایی و #استعداد ها .
با اوج گرفتن پیشرفت ظواهر در تمدن غربی برخی بدون توجه به پیشفرض ها و همچنین لایه های زیرین زندگی غربی فقط به ظاهر فریبنده آن چشم دوختند و برای رسیدن آن سعی کردند هرچه بشتر خود را شبیه آنها کنند .

از لوازم برابری حقوق زن و مرد این است که زن باید خودش درآمد داشته باشد و وما بر عهده مرد نیست که مخارج او را تامین کند همچنین برای تامین نیاز های روز افزون و متنوع زندگی در شکل جدیدش باید زن همدوش مرد کار کند تا با مجموع این درآمد بتوانند بر هزینه های این زندگی فائق آیند . 
نتیجه این عملکرد در جهات گوناگون نمایان شده و از روشن ترین آثار آن در مسئله کانون #خانواده و #تربیت_فرزند نمودار شده است . 

اگر به #فلسفه_ازدواج نگاهی دوباره بیاندازیم واضح می شود که ازدواج برای کسب #آرامش انجام می شود و رسیدن به این مقصود در گرو تدبیر صحیح و تقسیم وظایف است. زیرا زندگی مشترک مثل یک بازی تیمی همچون فوتبال است، همان گونه که دروازه بان نمی تواند وظیفه هافبک را انجام دهد هافبک نیز نمی تواند دروازه بانی کند اگر چه هرکدام گاهی می توانند در ایفای وظیفه دیگری به او کمک کنند اما اینکه دروازه بان بخواهد تا وسط میدان بیاید چیزی جز برهم زدن نظم و نتیجه بازی نخواهد داشت . پس هرکس باید وظیفه خودش را بشناسد و درست انجام دهد و وارد شدن در نقش دیگران جز افزودن مشکلات چیزی نمی زاید.

استاد شهید مطهری درکتاب حقوق زن در اسلام، ذیل تفاوت های ساختاری زن و مرد اینگونه می فرمایند:«قانون خلقت این تفاوتها را به این منظور ایجاد کرده است که به دست خود، حقوق و وظایف خانوادگی را میان زن و مرد تقسیم کند. قانون خلقت تفاوتهای زن و مرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضای یک بدن ایجاد کرده است. اگر قانون خلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصی قرار داده است، نه ازآن‏جهت است که با دو چشم به آنها نگاه می‏کرده و نظر تبعیض داشته و به یکی نسبت به دیگری جفا روا داشته است.»(۱)
آنچه حال و روز الان برخی از خانوادهای ماست، کار و تلاش برای تحصیل درآمد و آرامش است در حالی که مسیر آرامش، تدبیر منزل و ایجاد محیطی شاد و پرنشاط برای حضور شوهر پس از کار و تلاش است. 
#همسرداری
(۱):مجموعه آثار شهید مطهری (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 174 


گاهی بعضی از خانم ها برای به کرسی نشاندن خواسته هایشان به گریه متوسل می شوند،که در این صورت ممکن است در برخی موارد گریه ،چاره ساز باشد ،اما این ترفند کاملا موقتی است و بعد از مدتی نتیجه عکس خواهد داشت و اوضاع را بدتر می کند .
خانم ها بدانند
گریه سلاح مناسبی برای جلب توجه و بدست آوردن قلب مردان نیست،بلکه پس از مدتی به نوعی باعث نفرت و انزجار در مردان خواهد شد.
آثار گریه های گاه و بی گاه
مردان این گریه ها را نوعی شکست در اقتدارشان تلقی می کنند و این شکست را با رفتارهایی نظیر،تحقیر همسرشان و گاهی سرکوب آنها و حمله لفظی نشان می دهند،به آنها بی اعتنایی می کنند و سریعاً مکان را ترک می کنند،پس باید بدانید گریه کردن همیشه جواب نمی دهد.
گریه صحیح
گاهی خانم ها با گریه میخواهند به همسرشان بفهمانند که من شکسته ام و به حمایتت نیاز دارم
در این صورت ،در میان گریه هاتان به همسرتان بگویید که مأمن و مأوایتان اوست،و جز او کسی را ندارید که تکیه گاهتان باشد،اینجا مرد خود را مقتدر می بیند و برای تامین شما هر کاری می کند ،کافیست خود را قدرتمند در نزد شما حس کند.
اگر ن بتوانند از ظرافت های نه ای که خدا در وجودشان نهاده به درستی استفاده کنند،به راحتی می توانند  بر قلب همسرانشان حاکم شوند ،بدون اینکه به سلاح های ناکارآمدی متوسل شوند.



ناراحتی فقر یا حتّی توهّم و خیال فقیر شدن از جمله اموری است که به راحتی با اعصاب و روان انسان بازی می‌کند و قدرت تجزیه و تحلیل، دوراندیشی و ایمان را به پایین‌ترین سطح خودش کاهش می‌دهد؛ در این هنگام است که خداوند سفره امتحان خود را برای پیدا کردن صادقین پهن می‌کند.


موقعیت شناسی در همسرداری
می گویند یک مرغ ماهی خوار ساعت ها در کنارآب بی حرکت می ایستد تا ماهی ها از وجود او غفلت کنند و در یک لحظه موفق به ماهی گیری می شود. به این خصلت، #موقعیت_شناسی گفته می شود یعنی انجام دادن کار، در موقعیت متناسب. 

در روایتی از امام علی علیه السلام در مورد موقعیت شناسی اینگونه آمده : «مِنَ الخُرقِ المُعاجَلَةُ قَبل ‏الإمکانِ، والأناةُ بَعدَ الفُرصَة»(1)یعنی از نشانه های #حماقت، این است که انسان قبل از زمان مناسب کاری، به انجام آن عجله کند و با رسیدن زمان آن، کار را تاخیر بیاندازد. این روایت بیان می کند که موقعیت شناسی یکی از شاخصه های مهم #عقل است که فقدان آن نشانه حماقت است.
انسان یک موجود پیچیده است و در شرایط مختلف حالات متفاوتی دارد،‌ گاهی گرسنه است گاهی سیر،‌ گاهی غمگین است و گاهی از شادی در پوست خود نمی گنجد . او در این حالت ها در برابر رفتارهای واحد،‌ واکنش های متفاوتی بروز می دهد مثلا وقتی غمگین و پریشان است و حوصله ندارد اگر مورد انتقاد قرار بگیرد، واکنش منفی شدیدی می دهد چون حس می کند چیزی آمده که غم او را بیشتر کند و همینطور وقتی شاد و پر نشاط است اگر همین مسئله به او گفته شود برخورد متفاوتی بروز می دهد حال آنکه یک چیز به او گفته شده. موقعیت شناسی بر اساس حالات طرف مقابل یکی از مهمترین مهارت های زندگی مشترک است زیرا زن و مرد در احوالات روزمره خود دچار حالت های مختلفی می شوند. مردها معمولا بعد از کار های روزانه خسته و گرسنه اند و زن باید این شرایط را درک کند یعنی هنگامی که مرد در این وضعیت است درخواست های خود را مطرح نکند یا چیزی که باعث زیادتر شدن ناراحتی مرد می شود را به او نگوید مثلا اگر فرزندشان در مدرسه مشکلی درست کرده، نباید به محض ورود شوهرش به خانه این را به او بگوید زیرا در این حالت اومثل انبار مهمات است و منتظر یک جرقه است تا منفجر شود پس زن باید صبر کند، و پس از اینکه شوهرش غذا خورد و استراحت کرد و به شرایط عادی بازگشت این مسئله را مطرح کند.

ن در ایام عادت ماهیانه دچار ناراحتی جسمی و روحی هستند و مرد باید این شرایط را درک کرده و هر خواسته یا مسئله ای را در این ایام با همسرش مطرح نکند. یا در مواقعی که همسرش بر اثر بگو و مگو یا اختلاف یا دوستان یا آشنایانش روحیه خوبی ندارد به جای انتقاد از عملکرد او، فقط همدردی کند و بعدا مشکلات رفتاری همسرش را به او گوشزد کند. همینطور در زمان هایی که روحیه همسر به دلیل مثلا هدیه گرفتن یا دیدن بعضی از دوستان شاداب و بشاش است برخی مسائل را به او بگوید. 

پس زوجین باید برای رفتارهای خود سنجیده عمل کنند و هرکاری را در زمان خود انجام دهند وگرنه یا نتیجه نمی گیرند یا بالعکس نتیجه می گیرند. 
#همسرداری
(1) نهج البلاغة: الحکمة 363


تاثیر #رسانه ها بر همسرداری

انسان موجودی است که خواسته های او ارتباط مستقیمی با آنچه می بیند دارد، در حدیث شریفی از امام علی علیه السلام در مورد تاثیر چشم بر خواسته ها اینگونه آمده:« العَینُ بَریدُ القَلب‏ »۱ یعنی چشم راهنمای قلب است به عبارت واضح تر هرچه که چشم ببیند،‌ قلب آن را دنبال می کند زیرا چشم همچون راهبری، #قلب را جهت دهی می کند. 

با این حساب خواست و #توقعات قلبی انسان با آنچه که او میبیند رابطه مستقیمی دارد.
در روزگار قبل از تولد رسانه، خواسته های انسان ها بسیار محدود بود، شاید داشتن یک حجره تجارت، یک همسر و یک خانه خشتی نهایت آروزی جوانان بود ولی در زمان ما به دلیل اینکه چیزهایی که میبینیم و می شنویم بسیار متفاوت شده، خواسته ها و توقعات ما هم متفاوت شده. 

در زندگی مدرن، خواست ها و رفتار های ما فقط از رفتار اطرافیان ما نشات نمی گیرد و ما تحت تاثیر عناصری هستیم که می توانیم همه آنها را در مجموعه رسانه قرار دهیم. رسانه ها یعنی آن چیزهایی که می رسانند، رساننده مطالب بسیار زیاد و متنوعی به ما هستند و در قالب های مختلف، صوت، تصویر و متن ذهن ما را تسخیر می کنند.
وقتی مدام خانه های لوکس را در رسانه ها به چشمان ما وارد می شود سطح توقع زن و مرد در زندگی شخصی آنها متفاوت می شود و سعی می کنند به این حد از زندگی برسند چون پایین تر از آن را اصلا زندگی نمی دانند یا وقتی فیلم ها همیشه از زندگی مشاغلی همچون پزشکی و کارمندی ساخته می شوند، مردانی که شغل های دیگری دارند اعتماد به نفس خودشان را از دست می دهند و ممکن است از طرف همسرشان مورد تحقیر قرار بگیرند در حالی که هر شغلی در حال خدمت به جامعه و ارزشمند است. دیدن چهره های دلربا نیز می تواند سطح توقع زن و مرد را بالا ببرد، نی که به عنوان بازیگر و مجری انتخاب می شوند همیشه با گریم و چهره های گشاده دیده می شوند در حالی که بسیاری از مردان، همسرانی به مراتب نازیباتر از این افراد دارند و همین مسئله باعث می شود از همسر خود آنگونه که هست راضی نباشند . 
عکس این قضیه نیز وجود دارد یعنی ن ما وقتی صورت های گریم شده و بدن های متناسب مردان تلویزیون را می بینند از همسران خود که بعضا هیکل ها چاق یا نافرم دارند دده می شوند و آنها را مجبور می کنند تا برای بهتر شدن زندگی به بدنسازی و تناسب اندام روی آورند در حالی که شوهران آنها شاید نه پول و نه زمان کافی برای ورزش های تناسب اندام داشته باشند. 

با این حساب باید بگوییم یکی از مسائلی که ریشه بسیاری از مشکلات زن و مرد ها در زندگی مدرن است سطح توقعی است که رسانه ها برای آنها ایجاد کرده اند از مدرک گرایی گرفته تا مسکن، چیدمان منزل، پوشش، خوراک، شغل، 
ماشین، ابزا آلات آشپزخانه، و حتی نحوه حرف زدن و تعامل نیز در محدوده تاثیر گذاری رسانه هاست و تا مادامی که این معضل حل نشود پرداختن به برخی از تکنیک های همسرداری بیشتر یک تسکین دهنده موقت است. 
#همسرداری

(۱): میزان الحکمة ؛ ج‏12 ؛ ص232



 پیام کتب آسمانی و هنر پیامبران و انبیاء الهی آموزش و تعلیم عقل‌گرایی، دوراندیشی و ژرف‌نگری و در نتیجه بندگی پروردگار متعال به امّت خود بود و هنر شیطان و شیطان‌صفتان هم وسوسه و تلقین سطحی‌نگری، مادی‌گرایی و جا زدن آن به جای عقل و عقلانیّت بود



امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«عَلَیْکَ بِإخوانِ الصِّدْقِ فَأَکْثِرْمِنِ اکْتِسابِهِمْ فَإِنَّهُمْ عُدَّةٌ عِنْدَالرَّخاءِ وَ جُنَّةٌ عِنْــدَالْبَــلاءِ»(1)
«برتو باد که ملازم راستگویان باشی و در بهره‌گیری از ایشان تلاش بیشتر کن، زیرا آنان در روزگار خوشی پشتوانه تو و به هنگام گرفتاری سپر تو هستند»

دوست و داشتن یک همراه که شنونده دردها و غم‌های ما باشد و یا در خوشی‌ها و موفقیت‌ها در کنار ما باشد نعمتی است که ارزشش را نداند مگر کسی که آنرا داشته و الان از دستتش داده است.

یکی از مهمترین نکاتی که در روایات در باب دوستی و دوست‌یابی وارد شده است در اهمیّت وجود صداقت و پیدا کردن دوستان صادق و راست گفتار است؛ امّا در بسیاری از موارد ما خودمان را فراموش می‌کنیم و حتّی فراموش می‌کنیم که از خودمان بپرسیم که آیا اگر قرار باشد کسی به دنبال دوستی صادق و راست گفتار بگردد، ما را انتخاب خواهد کرد.

پاورقی
1-سفینة‌النجاح



«مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ اءَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ اءَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّاْ ئَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَعِفُ لِمَن یَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»(1)

«حکایت آنان که اموال خویش را در راه خدا انفاق می‏کنند حکایت دانه‏ای است که هفت خوشه رویانیده که در هر خوشه صد دانه باشد، و خدا برای هر که بخواهد، دو برابر هم می‏کند، که خدا وسعت بخش و دانا است»

وقتی پای دستگیری و کمک به هم‌نوعان و دوستانمان در میان است، وسوسه و ترساندن از فقر هم کاری است که شیطان با ما شروع می‌کند و این در حالی است که خداوندی که وسعت دهنده روزی بندگانش است، از قبل و در همه زمان‌ها به کسانی که قلبشان را به صداقت و دستشان را به انفاق آراسته کنند، وعده وسعت و برکّتی در زندگیشان به همانند رشد دانه‌های گندم  داده است.


ببخش مال و مترس از کمی که هر چه دهی
جـزای آن بـه یـکـی، ده ز دادگــر یــابـی


پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه261


دریافت


هر دانشمند و هر فیلسوف و نظریه پردازی به اندازه وسع فکری و تجربه‌ای که از زندگی داشت دنیا را دید و برای سبک زندگی انسان‌ها ایده‌پردازی کرد، امّا وقتی حرف از دین و تعالیم انبیاء الهی می‌زنیم موضوع فرق می‌کند و در واقع ما در حال گفتگو از تعالیمی هستیم که توسط خالق بشریّت که احاطه کامل به مخلوق خود یعنی انسان دارد، برای انسان فرستاده شده است.

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَم»(1)
«همانا این قرآن خلق را به راست‌ترین و استوارترین طریقه هدایت می‏کند»

پاورقی

1-سوره مبارکه اسراءآیه9


دریافت


تفکّر و ماحصل عمر هیچ دانشمند، هیچ فیلسوف و متفکّر و حتّی هیچ دینی از ادیان ابراهیمی در کمال و جامعیّت به پایداری، قوام و جامعیّت تفکّر و طریقت ارائه شده در قرآن کریم نیست و خود پروردگار هم در آیه 9 سوره مبارکه اسراء پرده از این حقیقت برمی‌دارد

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَم»(1)
«همانا این قرآن خلق را به راست‌ترین و استوارترین طریقه هدایت می‏کند»

پاورقی

1-سوره مبارکه اسراءآیه9


دریافت


فقط کافیست نگاهمان را به قرآن تغییر دهیم و به عنوان یک کتاب زندگی سراغ قرآن برویم تا ببینیم که خط به خط آیات قرآن از نصیحت‌ها، پندها و داستان‌های قرآنی به انسان می‌آموزد که چگونه فکر کند، چگونه ببیند، چگونه بشنود و در نهایت چگونه خدا را پیدا کند و چگونه به تکامل انسانی خویش برسد.

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَم»(1)
«همانا این قرآن خلق را به راست‌ترین و استوارترین طریقه هدایت می‏کند»

پاورقی

1-سوره مبارکه اسراءآیه9


دریافت


بهترین شیوه، بهترین اخلاق، بهترین تحلیل و حتّی کامل‌ترین و استوارترین سبک و طریقه زندگی و ت‌گذاری تنها و تنها در سینه کسانی جای دارد که تسلّط و بهره معنوی آنان از قرآن بیش‌تر و کامل‌تر از بقیه باشد.

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَم»(1)
«همانا این قرآن خلق را به راست‌ترین و استوارترین طریقه هدایت می‏کند»

پاورقی

1-سوره مبارکه اسراءآیه9



خواب‌های معنوی امانت هستند و در بعضی موارد اسرار محسوب می‌شوند که اگر به گوش نااهلان و افرادی که نفس سالمی ندارند برسند، مثل برگ گلی که بازیچه دستان دیگران شده طراوت و اثرشان را در همان لحظه و یا به مرور زمان از دست خواهند داد.

رسول اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌اله)
«الرؤیا لا تُقَصُّ  ، إلاّ علی مؤمنٍ خلا مِن الحَسَدِ و البَغیِ»(1)
«رؤیا را جز برای مؤمنی که از حسادت و فساد مبرّاست ،  نباید بازگو کرد»
«لا تُقَصُّ الرؤیا  ، إلاّ علی عالِمٍ أو ناصِحٍ»(2)
«رؤیا را جز برای شخص عالم یا خیرخواه، نباید بازگو کرد»

1-الکافی ۸/۳۳۶/۵۳۰
2-کنز العمّال : ۴۱۳۹۵



آزادی و بی‌بندباری و پایبند نبودن به دستورات دینی و آسمانی می‌تواند صحنه‌های جذاب و حسرت برانگیزی برای کسانی که از دور به تماشا نشسته‌اند رقم بزند، امّا غافل از اینکه تمام این‌ها لذّت‌ها پوسته‌ها و نمایش‌هایی هستند که باطن و معنایی جز افسردگی، تباهی و بی‌هویّتی و در نهایت کیفر و عذاب الهی را به دنبال ندارند.


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«شَتّانَ مابَیْنَ عَمَلَیْنِ : عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَتَبْقی تَبِعَتُهُ وَعَمَلٌ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَیَبْقی اءَجْرُهُ»(1)
«بسیار فاصله است بین دو عمل : عملی که لذّتش از میان می رود و مسئولیت و کیفرش باقی ماند ، و عملی که سختی و رنجش از بین می رود و اجر و پاداشش جاودانه می ماند»


حکمت 121 نهج‌البلاغه



خودکشی، افسردگی و ناامیدی نتیجه زندگی کسانی می‌شود که نگاه درستی به دنیا نداشتند و در خیالات وتفکّرات اشتباه خود غرق شده بودند؛ دعا، توسل، توکّل همه و همه این معارف دستوراتی از طرف خداوند هستند که اگر درست فهمیده شوند، کلید حل و گذر از تمام مشکلات و بن‌بست‌های زندگی چه مادی و چه معنوی هستند.



دعا کردن صادقانه چه در خلوت و چه در جلوت  برای شخصی غائب و غیر از خودمان مانند همسرمان می‌تواند یکی از بهترین و منحصر به فرد‌ترین روش‌ها و دستورالعمل‌ها‌ برای بهبود وضع زندگی و همچنین  مبارزه با صفات رذیله‌ای همچو خودخواهی و تکبّر باشد.

رسول اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌اله)
«لیسَ شیٌ اسرعَ اجابةً من دعاء غائبٍ لغائب»(1)
«اجابت دعایی سریع‌تر از اجابت دعای غائب برای غائب نیست»

پاورقی
1-کافی،جلد2،صفحه510



صداقت و اخلاص، ریاء و خودنمایی هر دو اتفاقاتی هستند که در نیّت و قلب انسان رخ می‌دهند و از چشم دیگران پنهان هستند که بعد از رعایت آداب شرعی یک عبادت، ملاک قبولی و یا عدم قبولی اعمال انسان نزد پروردگار متعال می‌شوند.


مکن هرگز به طاعت‌ خودنمایی
بران زین خانه نفس خودنما را


رسول‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)

«إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیکمُ، الشِّرْک الْأَصْغَرُ قَالُوا وَ مَا الشِّرْک الْأَصْغَرُ یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُوَ الرِّیاءُ یقُولُ اللَّهُ تَعَالَی یوْمَ الْقِیامَةِ إِذَا جَازَی الْعِبَادَ بِأَعْمَالِهِمْ اذْهَبُوا إِلَی الَّذِینَ کنْتُمْ تُرَاءُونَ فِی الدُّنْیا فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمُ الْجَزَاء»(1)

«آن چه بیشتر از شما می ترسم، شرک کوچک است؛ گفتند: یا رسول اللَّه شرک کوچک کدام است؟ فرمودند: آن ریا می باشد، روز قیامت که خداوند بندگان را پاداش می دهد می گوید: بروید از کسانی که برای آنها کار می کردید پاداش خود را طلب کنید و ببینید آیا آن ها می توانند پاداش شما را بدهند.»

پاورقی
1-البغدادی، کتاب الأیمان، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۷۲.



دارایی و اموال انسان نمی‌تواند ملاک خوبی برای سنجش میزان زهد و بی رغبیتی کسی به دنیا باشد چرا که زهد یعنی تزکیه دل انسان از اغیار و ماسوی‌اللّه که این حرکت و این اتفاق در قلب انسان رخ می‌دهد و از دید دیگران پنهان است.

نقل می‌کنند که مرحوم ملا احمد نراقی کاشانی، نویسنده کتاب اخلاقی«معراج السعادهًْ»، ساکن در کاشان بود. درویشی که کتاب معراج السعادة و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملا احمد نراقی آمد و دید ملا احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد. درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد که این استاد اخلاق ، چرا خودش زاهد و پارسا نیست!
بعد از چند روز که می‌خواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است. به او گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ او عرض کرد: می‌خواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم می‌آیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی؟
مرحوم نراقی فرمود: همین الان حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد.
از علت پرسید. او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشته‌ام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمی‌گردیم و کشکول شما را می‌دهم.
درویش گفت: من بدون کشکول نمی‌توانم زندگی کنم، باید برگردیم و آن را بردارم. مرحوم نراقی همانجا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست.


دل ز دنیای شما بر کنده ام   تا نپنداری اسیری خاکی ام



وقتی حرف حقی در تراز آیات وحی و کلام خداوند به کسی عرضه شود و انسان به جای اینکه سر فرود آورده و تفکّر کند، بدون دلیل و تنها برای لجبازی انکار کند، طبق بیان آیه به مانند کسی می‌شود که صورتش را بر زمین گذاشته و بدون اینکه اطراف خود را نگاه کند و حرف کسی را گوش کند تنها از روی لجبازی می‌خزد.

«أَ فَمَنْ یَمْشی‏ مُکِبًّا عَلی‏ وَجْهِهِ أَهْدی‏ أَمَّنْ یَمْشی‏ سَوِیًّا عَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیم»(1)
«پس آیا کسی که با صورت روی زمین می‏خزد هدایت یافته‏تر است و یا آن کس که استوار و راست قامت در صراط مستقیم گام برمی‏دارد؟»

پاورقی
1-سوره مبارکه ملک،آیه22



ظرافت و لطافت سلوک سالک هنگامی که در آسمان قلب پروراز می‌کند و هنگامی که باید قلبش یکدست و کامل در مسیر صداقت و اخلاص نسبت به پروردگارش باشد به حدی است که تنها ذره‌ای توجّه به غیر خدا و خروج از مسیر تعادل طبق بیان آیه شریفه او را نه تنها از آن افق عالی ساقط خواهد کرد بلکه در هنگام سقوط گرفتار طوفان و مرغان شکارچی نیز خواهد کرد.


به اخلاص خوانید پروردگار که آنکس که شد مشرک کردگار
همانند این است اندر مثال

که از آسمان افتد آن بد خصال


«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوی بِهِ الرِّیحُ فی‏ مَکانٍ سَحیق»(1)
مخلصان خدا باشید نه مشرکان او، و هر که به خدا شرک آورد چنان است که از آسمان در افتاده مرغان او را بربایند، و یا باد او را به جایی دوردست برد.


پاورقی
1-سوره مبارکه حج، آیه31



مثال قلبی که برای پروردگارش خالص شده و از قید و بند غیر خدا رهیده است به مانند مرغی می‌ماند که در آسمان و افقی بالاتر از افق طوفان‌ها و بادهای شدید پرواز می‌کند و تغییر تحوّلات زندگی دنیا روی اعتقادات و ایمان قلبی او تاثیری نمی‌گذارد

امیرالمؤمنین‌علی(‌علیه‌السلام)
«اَلاْبْقاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتّی یَخْلُصَ اءَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ ، وَالْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لا تُریدُ اءَنْ یَحْمِدَکَ عَلَیْهِ اءَحَدٌ إِلا اللّهَ عَزَّوَجَلَّ»
«نگهداری عمل از خود عمل مشکل تر است و عمل خالص آن است که قصدت این نباشد که تو را در برابر آن عمل تعریف و توصیف کنند و فقط انگیزه ات خدا باشد و بس»

بحارالانوار



توفیق توانمند شدن قلب انسان برای انجام با اخلاص اعمال توفیقی است که در سینه هر انسانی جای نمی‌گیرد و سنگینی آن برای هر قلبی قابل تحمّل نیست و سنگین‌تر و طاقت‌فرساتر از آن حفظ این صداقت و این اخلاص تا پایان عمر است که بدون عنایت  پروردگار متعال این حفاظت و این پایداری در اخلاص از توان انسان خارج است

امیرالمؤمنین‌علی(‌علیه‌السلام)
«اَلاْبْقاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتّی یَخْلُصَ اءَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ ، وَالْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لا تُریدُ اءَنْ یَحْمِدَکَ عَلَیْهِ اءَحَدٌ إِلا اللّهَ عَزَّوَجَلَّ»
«نگهداری عمل از خود عمل مشکل تر است و عمل خالص آن است که قصدت این نباشد که تو را در برابر آن عمل تعریف و توصیف کنند و فقط انگیزه ات خدا باشد و بس»

بحارالانوار



کنار هم آمدن و جمع شدن زن و مرد بر اساس علاقه و تعهّد به زندگی بنا و زیر ساختی را شکل می‌دهد که بر روی اینچنین بنایی می‌شود نسلی را تربیت و امّتی را رستگار کرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
ما بُنِیَ فِی اْلإِسلامِ بِناءٌ أَحَبُّ إِلَی اللّهِ ـ عزَّ و جلَّ ـ و أَعَزُّ مِنَ التَّزْویجِ ؛(1)
هیچ بنایی در اسلام، پایه گذاری نشده که در پیشگاه خدای عزّ و جلّ، محبوب تر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.

ساختارهای اجتماعی مختلفی برای تربیت فرزند مثل بهزیستی، مدرسه و یا کانون‌های مختلف فرهنگی می‌توانیم تعریف کنیم ولی به حقّ و انصاف هیچ‌کدام جایگزین خانواده و پدر و مادر نمی‌شوند و حتّی بالاتر از فرزند برای تربیت و تأمین نیازهای روحی روانی و جنسی خود مرد و یا زن نیز با آنکه می‌توان روش‌ها و جایگزین‌های مختلفی تعریف کرد ولی باز هیچ‌ جایگزینی سلامت، اطمینان و آرامش خانواده را ندارند و حتّی اگر بگوییم ازدواج و خانواده دقیقاً همان نقشه مسیر و راهی است که خالق جهان پروردگار متعال در پیش‌روی انسان قرار داده است تا در راستای فطرت کمال‌خواه خود پیش برود، اشتباه نکرده‌ایم.

ازدواج سفید چیست؟
اگر بخواهیم ازدواج سفید را به صورت ساده تعریف نماییم می‌توانیم بگوییم که ازدواج سفید، شروع و تشکیل پیوند شویی بین یک زن و مرد بدون لحاظ چارچوب قانونی، حقوقی، شرعی و عرفی می‌باشد.
در واقع در ازدواج سفید زن و مرد بدون ثبت رسمی و قانونی مسئله ازدواج و بدون گذراندن آداب و رسوم مرسوم در رابطه با ازدواج رسمی، شروع زندگی‌شان را زیر یک سقف پایه ریزی می‌نمایند. طبعاً در چنین ارتباطی طرفین تعهد قانونی و شرعی نسبت به یکدیگر ندارند و نمی‌توانند مدعی حق و حقوقی نسبت به یکدیگر باشند.
با این اوصاف متوجه می شویم که ازدواج سفید پدیده‌ای غیر قانونی، غیر رسمی و خلاف و آداب و رسوم حاکم بر جامعه می باشد و در دنباله آن، مجموعه ای از ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آید.(2)

امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
«ما مِنْ شَیءٍ اَحَبُّ إِلیَ اللّهِ ـ عزَّوجلَّ ـ مِنْ بَیْتٍ یُعَمَّرُ فیِ اْلإِسلامِ بِالنِّکاحِ»(3)
هیچ چیز، نزد خدای عزّ و جلّ محبوب تر از خانه ای نیست که با ازدواج آباد گردد.

ازدواج سفید و یا هم‌خانگی که جدیداً در رسانه‌های غیر دینی و غرب‌گرایانه مورد بحث است و آنرا جایگزینی برای ازدواج و فرار از مشکلات و گرفتاری‌های زندگی مشترک می‌دانند فریبی است از سوی دشمنان انسان و انسانیّت برای تأمین خواسته‌های و جنسی خود و امثال خود بدون اینکه بخواهند تعّهدات یک زندگی مشترک و مسئولیت تأمین نیازهای اولیّه یک زندگی را برگردن بگیرند و از کمترین آثار اینچنین رابطه‌ای که در آن هیچ تعهد شرعی و قانونی وجود ندارد این است که هر کدام از زن ومرد هر وقت با زن و یا مرد دیگری که جذابیّت جنسی بالاتری داشت آشنا شدند به راحتی و بدون پاسخگویی به هیچ نهاد و یا سازمانی می توانند رابطه را به راحتی قطع کنند و یا یک روز از خانه خارج شوند و دیگر برنگردند.

پاورقی
1-بحار الانوار، ج 103، ص 222
2-سایت حقوقی وکلا
3-وسائل الشیعه، ج 14، ص 5



هرزه‌نگاری و دیدن صحنه‌های مستهجن از روابط جنسی انسانی و یا حتّی غیرانسانی با انسانی از بیمارانی که به خاطر پول و شهرت و یا هر مرض دیگری جلوی دوربین حاضر می‌شوند و خود را از حیوانات هم حیوان‌تر می‌کنند، مثل سرعت آتشی که در هیزم می‌افتد در وجود ما خواهد افتاد و در مرحله اول ذهن و روان ما را به لجن و در مرحله بعدی زندگی ما را به آتش خواهد کشید.

امروزه با وجود شبکه‌های اجتماعی دسترسی به این‌گونه مطالب بسیار آسان‌تر شده است و متأسفانه ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان ما را قبل از اینکه بخواهند از زندگی و انسانیت چیزی بفهمند مسموم می‌کنند و آنان را به مانند یک سگی که از شدت نیاز جنسی زبانش شل شده و آب دهانش آویزان و برق خباثت در چشمانش دیده می‌شود در خیابان‌های شهر رها می‌کنند.

افرادی که به دیدن و شنیدن صحنه‌ها و داستان‌های مستهجن علاقه نشان می‌دهند، افکار و بینش سالم اجتماعی خود را از دست می‌دهند و در روابط اجتماعی خود به انسان‌ها نگاهی جنسی پیدا می‌کنند، بطوریکه همه فعل و انفعالات اطرافیان خود را جنسی و تعریف می‌کنند.

رسول‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)
«مَن مَلاَ عَینَهُ مِن حَرامٍ مَلاَ اللّهُ عَینَهُ یَومَ القِیامَهِ مِنَ النّارِ إلّا أن یَتُوبَ وَ یَرجِعَ»(1)
«هر که چشم خود را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر گردانَد، مگر اینکه توبه کند و از عمل خود دست بردارد»

1-بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۳۴، ح ۱



هیچ وقت در هیچ‌کدام از خواسته‌هایمان نباید فراتر از توان همسرمان فکر کنیم و نباید آرامش روحی و روانی همسرمان را به خاطر عدم توانایی در تحصیل آنچه توانش را ندارد به مخاطره بیاندازیم چرا که این اتفّاق در کوتاه مدّت کلیّت زندگی ما را به بحران خواهد کشید.

رسول‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)واقع شود
«لَیْسَ مِنّا مَنْ وَسَّعَ اللّهُ عَلَیْهِ ثُمَّ قَتَّرَ عَلی عیاله»(1)
«کسی که خداوند بدو گشایش [ در امکانات و دارایی ] داده است و او بر خانواده خود سخت می گیرد، از ما نیست»

همسر و یا شوهر ما هر چه که باشد و هر شغلی که داشته باشد همسر و شوهر ماست و از یک طرف وظیفه او تأمین نیازهای اوّلیه زندگی است که خدای ناکرده اگر در این راه قصوری کند می‌تواند مخاطب روایت رسول‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)واقع شود واز طرفی هم ما با او زندگی می‌کنیم و تمام احترام و آبرویی که خانواده ما خواهد داشت در گرو هماهنگی و تفاهمی است که ما باید با همسرمان به آن برسیم.

پاورقی

1-مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد 15 , صفحه 256



تصمیم‌گیری وقتی هم‌زمان شود با عصبانیّت، یا پشیمانی به دنبالش خواهد آمد و یا شرمندگی، پشیمانی از تصمیمی که از روی عصبانیّت گرفتیم و نخواستیم همه جوانب را در نظر بگیریم و یا شرمندگی به جهت جسارتی که به دلیل عصبانی شدن و نادیده گرفتن شأن و شخصیّت طرف مقابل حاصل شده است.

وقتی بتوانیم عصبانیّت خود را کنترل کنیم ذهنمان بهتر خواهد اندیشید و گوش بهتر خواهد شنید و چشم هم درست خواهد دید.

مهارت مدیریت زندگی در شرایط سخت همیشه بر دوش کسی است که می‌تواند عصبانیّت و ناراحتی خود را کنترل کند و در نتیجه درست ببیند و درست تصمیم بگیرد.

امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«بِئْسَ الْقَرِینُ الْغَضَبُ یُبْدِی الْمَعَایِبَ وَ یُدْنِی الشَّرَّ وَ یُبَاعِدُ الْخَیْر»
«خشم هم نشین بسیار بدی است: عیب ها را آشکار، بدی ها را نزدیک و خوبی ها را دور می کند»
1-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 302 ، ح 689



روابط نامتعارف و از روی هرزگی با نامحرمان به شدّت امنیّت روانی همسرمان را تحت شعاع قرار خواهد داد و رشته محبّت ما و او را قطع خواهد کرد.

اگر خانه و خانواده‌ای در قاموس فرهنگ و جریان زندگی انسانی تعریف می‌شود شاکله و ساختاری ندارد مگر وقتی که زن و مردی از روی تفاهم و تعّهد در کنار هم قرار می‌گیرند؛ تفاهمی بر سر شروع یک زندگی مشترک و تعّهدی برای حفظ امنیّت و سلامت جنسی و همچنین تأمین آرامش و رفاه خانواده که همه این‌ها در کنار هم مقدمه‌ای می‌شوند برای ایجاد محبّت در خانواده

«یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِـیکُمْ ناراً وَقُودُها النّاسُ وَالحِـجارَةُ .»(1)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگ ها هستند مصون دارید»

1-سوره مبارکه تحریم آیه6



خیلی وقت‌ها تنها مکشل ما با همسرمان درست حرف نزدن است.
واقعیت این است که ما بلد نیستیم درست حرف بزنیم و یا اگر هم حرف می‌زنیم لحن مناسبی نداریم.
جمله بندی و کنترل شده سخن گفتن و پیدا کردن رگ‌خواب همسرمان همه و همه مهارت‌هایی هستند که باید بلد باشیم.

امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«اِذا حَسُنَ الخُلقُ لَطُفَ النُّطقُ»
با اخلاق نیکو، گفتار نرم می‏شود

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 255 ، ح 5385



مهمترین نکته در زندگی مشترک که باید حواسمان باشد هماهنگی و یا هماهنگ کردن و هماهنگ بودن نظرات ما و همسرمان مخصوصاً در مقابل دیگران است.
ما همیشه باید به این نکته توجّه داشته باشیم که جلوه زندگی ما در نگاه دیگران خوب به چشم بخورد و شأن زندگی ما حفظ شود که لازمه این اتفاق در مرحله اول هماهنگی و هم‌نظر شدن با همسرمان است.



شاید قبل از ازدواج و قبل از تشکیل خانواده می‌توانستیم با هر کسی که بخواهیم معاشرت کنیم و دوست باشیم ولی وقتی زندگی را شروع می‌کنیم و مسئولیت یک خانواده را بر عهده می‌گیریم دیگر اجازه نداریم معاشرت و رفت و آمدی بر خلاف شأن و منزلت خانواده داشته باشیم



خیلی از ما دنبال آرامش هستیم، دنبال راحتی هستیم ولی غافل از این هستیم که آرامش و راحتی مقدماتی می‌خواهد، مقدماتی از رفتارها و مقدماتی از گفتارهایی که باید بلد باشیم و انجام دهیم.
مثلاً خوش‌بویی، نظافت و با سلیقه بودن هر کدام مقدمه‌ای هستند برای ایجاد محبّت و آرامش در زندگی
و یا سخن نیک گفتن و بیان خوب داشتن مهارتی هستند که برای ایجاد آرامش و دوری از تنش باید بلد باشیم.

رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌واله)
«إِنَّ اللّه‏َ تَعالی جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ، سَخیٌّ یُحِبُّ السَّخاءَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ»(1)
«خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد»
پاورقی
1-نهج الفصاحه ص293 ، ح 690



فضای ذهنی بیشتر کسانی که قصد خودکشی دارند پر است از توهمّات یعنی عقائد و تفکّراتی که نه به هم ربطی دارند و نه مبنا و منطقی دارند و یا حداقل رابطه درستی بین آن تفکّرات و عقائد برقرار نشده و بحران آفرین شده‌اند.

گاهی عصبانیّت ذهن آدم را به این وضعیت می‌اندازد.

گاهی هم دلخوری و احساس تحقیر از جانب کسانی که وابستگی شدید به آن‌ها داریم و یا نظرات آنان برای ما مهم است آدم را به بحران می‌برد.

مثلاً به طرف گفته موهات چقدر زشته و یا تو بی‌عرضه‌ای و . .
به نظرم همین مدل جمله‌ها به جوانان امروزی و یا دهه هشتادی‌ها که با سریال‌های عاشقانه ماهواره‌ای و مخصوصاً ترکیه‌ای تربیت شدند و بالا اومدند می‌تونه بحران‌زا بشه.

در هر صورت برای درمان ریشه‌ای افسردگی و روحیه خودکشی خیلی مهمه که بفهمیم طرفمان تحت تاثیر چه تفکّراتی است و دنیایش چگونه می‌گذرد.



اکثر کسانی که به افسردگی می‌رسند و ذهنشان برای خودکشی فعّال می‌شود کسانی هستند که با دیگران و مخصوصاً افراد سالم و آگاه از ناکامی‌ها، ناراحتی‌ها و مشکلات خود حرف نمی‌زنند و بیشتر ناملایمات زندگی را بدون تحلیل و یا کسب تجربه‌ای در دل خود انبار می‌کنند.

امیرالمؤمنین‌علی‌(علیه‌السلام)
«هرکه خودرایی کند هلاک گردد ، و هرکه با مردمان م کند در عقل آنان شریک شود.»   

1-نهج البلاغه ، الحیاة جلد ۱ صفحه ۳۱۱



ایده‌ها و نظرات کارساز ثمره روحیه و ذهن فعّال ما و در نهایت عنایت پروردگار هستند و اگر کسی خودش را به بی‌حالی بزند و ذهنش را برای ادامه کار خاموش کند و یا قابلیّت‌های خود را برای رسیدن به خواسته‌اش ارتقاء ندهد، پس طبیعتاً نباید انتظار خروج از وضعیت نامطلوب و رسیدن به وضعیت مطلوب را داشته باشد



میزان و ملاک در بندگی گناه نکردن است و کسی که به خاطر ترس از جهنّم و عذاب خداوند گناه نمی‌کند نزد خداوند مقام و منزلتی به مراتب بالاتر از کسی را دارد که ادعای عشق و محبّت خداوند دارد ولی هنوز در منجلاب گناه گرفتار است و نتوانسته ترک هوا کند.


امام رضا(علیه‌السلام)
« لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ»(1)
«بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد»

1-عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ صفحه ش44



مهمترین ویژگی تمدّن معیوب غرب بحث علم و تکنولوژی آنان نیست بلکه بحث ساختارها و قوانینی است که برای ادارات و نهادهای آموزشی و اجتماعی دنیا تعریف می‌کنند و این در حالی است که هر کدام از آن قوانین با دوراندیشی تنظیم شده‌اند و مثل میله‌هایی هستند که با قرار گرفتن در کنار هم تبدیل به زندانی برای توسعه و پیشرفت واقعی کشورها می‌شوند.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ تُریدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبیناً»(1)
ای کسانی که ایمان آورده‎اید، به جای مؤمنان، کافران را به دوستی خود نگیرید. آیا می‎‏خواهید علیه خود حجّتی روشن برای خدا قرار دهید؟»


«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ‏ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَق‏»(2)
ای کسانی که ایمان آورده‎اید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی نگیرید[به طوری‏] که با آنها اظهار دوستی کنید، و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند.»

1-سوره مبارکه نساء آیه144
2-سوره مبارکه ممتحنه آیه 1



رسول اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌اله)
«إذا لم تَغُلَّ اُمَّتی لم یقُمْ لَها عَدُوٌّ أبَدا»(1)
«هرگاه امّت من نسبت به هم کینه نورزند، هیچ دشمنی هم در برابر آن‌ها قد علم نمی‌کند»

اساسی‌ترین و اصلی‌ترین راه‌کار دشمنان یک کشور برای سرنگونی آنان ایجاد تفرقّه و دشمنی بین خود مردم آن کشور است.

در واقع دشمنان یک کشور با نفوذ در میان مردم و مسئولین با سخن‌چینی کردن و یا درست کردن جوک‌های مختلف و یا حتّی تحریک احساسات قومیّتی  بین آنان ایجاد یک جدایی و فاصله می‌کنند و آنان را از یکدیگر می‌رنجانند و عده‌ای هم از روی ناآگاهی دنباله‌روی آنان می‌شوند.

همین اتفاق بستری می‌شود برای ایجاد ذهنیّت و ناراحتی بین مردم و در صورت کنترل نشدن و آگاه نکردن مردم تبدیل می‌شود به کینه و عدوات بین آنان و وقتی این اتفاق بیافتد طبیعتاً مردم یک کشور و یا یک امّت بزرگ مثل اسلام که شامل کشورهای مختلف عربی و غیرعربی هستند دیگر در مقابل دشمنان با یکدیگر متحّد نخواهند شد و همین اختلاف بهترین پیام برای قدعلم کردم و طمع‌ورزیدن دشمنان اسلام برای حمله به آنان است.

پاورقی
1-کنزالعمال،ح1104



رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌اله)
«اِیّاکٌم و الظُّلم فانَّه یُخَّرِبُ قلوبَکم»(1)
«مبادا ظلم کنید که دل‌های شما را ویران می‌کند»

قلب معنوی انسان ظرفی است از جنس معنا که محل انعکاس معانی و حقایقی است که با نیّات قلبی انسان خلق می‌شوند و با افعال و کردار مطابق با آن نیّات تکمیل می‌شوند.

مثلاً وقتی ما نیّت می‌کنیم که کار خیری برای خداوند انجام دهیم در قلب ما معنایی نورانی که وابسته به خداوند است خلق می‌شود و وقتی به این نیّت خود جامعه عمل می‌پوشانیم این معنای نورانی که در قلبمان ایجاد شده است را تکمیل کرده‌ایم و ظرفیّت معنوی قلبمان را وسعت بخشیده‌ایم.

در مقابل وقتی حالت حرص و طمع بر قلب انسان غلبه می‌کند به طوری که خدا را فراموش ‌کند و در نیّت حاضر ‌شود ظلم کند و به ناحق حق دیگران را تصاحب کند، معنا و حقیقتی که در قلب انسان شروع به جریان می‌کند از جنس آتش و خباثت است و وقتی به این نیّت جامعه عمل بپوشاند، چنان ضربه‌ی ویران‌گر و مخربی به سلامت معنوی قلب انسان وارد می‌شود که در خوش‌بینانه‌ترین حالت اگر به ظلمش ادامه ندهد و برای ظلم‌های دیگرش دلیل و توجیه نبافد، تا وقت نامشخصی که خدا می‌داند حالت توبه و جبران برای قلب او ایجاد نخواهد شد.

بیشتر کسانی که برای ظلم و ستم کردن دلیل و فلسفه می‌بافند، قلب‌های معنوی آنان ویران شده است و نصیحت نصیحت کنندگان هم نخواهد توانست دلایل و فلسفه‌های ذهنی آنان را بر هم بزند و آنان را وادار به توبه و بندگی خداوند کند.

1-مستدرک الوسایل، جلد12،ص10



بی‌پولی و فقر مشکل است ولی بدتر از آن بی‌ادبی و به حراج گذاشتن شأن اجتماعی خودمان است؛ ما باید خودسازی داشته باشیم و به ارزش‌های اخلاقی پایبند باشیم و هیچ‌وقت فراموش نکنیم که تمام رزق و روزی ما در دست قدرت خداست وتنها اوست که کارساز است  



مثال نمازها و عبادات مستحبی که در روایات ما از معصومین‌(علیهم‌السلام)برای بعضی از روزها و ماهای سال وارد شده است مثال میوه‌های رسیده درختانی است که بلندای بعضی از آن درختان به بهشت و بعضی دیگر به خود پروردگار می‌رسد و ما باید در انتخاب آنها دقت کنیم چرا که بدن معنوی ما ممکن است توان هضم بعضی از این میوه‌های معنوی را نداشته باشد.

انتخاب یکی از عبادت‌های مستحبی که مطابق میل و حوصله ما است و در کتبی مثل مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی برای روز و یا ماه خاصی وارد شده است هم برای ما کافی است و هم از این جهت که به نتیجه بهتری خواهیم رسد الهام‌بخش‌تر خواهد بود و از نظر منطقی هم یک انسان همانگونه که قادر نیست همه میوه‌ها را یکجا بخورد قادر به انجام همه عبادات مستحبی با هم نیست و بسته به نوع وظایف اجتماعی و خانوادگی هر کسی نوع عبادات مستحبی که انتخاب میکند می‌تواند متفاوت باشد.

امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«خَادِعْ‏ نَفْسَکَ‏ فِی الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا کَانَ مَکْتُوباً عَلَیْکَ مِنَ الْفَرِیضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»(1)
«در بندگی و اطاعت خدا، خودت را فریب بده و اندکی با خود مدارا کن، و به خودت سخت نگیر، و هنگامی که فرصتی داری و بانشاطی به دنبال آن برو، مگر در کارهایی که بر تو واجب است که باید آنها را در وقت مقررش انجام دهی»

1-نهج‌البلاغه، نامه 69



امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«لَأَنْ‏ أُهْدِیَ‏ لِأَخِی الْمُسْلِمِ هَدِیَّةً تَنْفَعُهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهَا»(1)
«هدیه‌ای که به برادر مسلمانم بدهم و به دردش بخورد در نزد من محبوب‌تر از این است که مثل آن را صدقه بدهم»

گاهی اوقات نگاه ما به توصیه‌ها و دستورات اخلاقی دینی از این جهت که در ذهنمان یک حالت بیشتر برای اجرایی کردن آن نقش نبسته است نگاهی خشک و غیر قابل انعطاف می‌شود.

مثلاً همین یک نمونه که در حدیث شریف از امیرالمؤمنین‌علی‌(علیه‌السلام) ذکر شده است و ذهن ما را به افق‌های بالاتری از صدقه دادن و بخشیدن باز می‌کند.

هدیه دادن و صدقه دادن از این جهت که در هر دو انسان بذل مال و دارایی می‌کند مشترک هستند و حتّی هدیه دادن از مصادیق مستحب صدقه دادن است که در زیر مجموعه آن قرار می‌گیرد، بدین معنی که صدقه انواع مختلفی دارد که بعضی واجب مثل خمس و زکات و بعضی مستحب مثل بخشش به فقرا و یا هدیه‌ای که برای دوستانمان می‌خریم و.

امّا اصلی‌ترین نکته‌ای که در بیان امیرالمؤمنین‌علی‌(علیه‌السلام) وجود دارد این است که مؤمن باید ابتکار عمل داشته باشد و بتواند به جای صدقه و کمک پنهانی و یا حتّی آشکار خود به اطرافیانش این کار را در قالب یک هدیه زیبا و یا حتّی به واسطه سفارش کار به فرد مورد نظر انجام دهد تا هم عزّت او را حفظ کرده باشد و هم به روابط دوستی و صمیّمت و ده‌ها فایده دیگری که زاییده این نوع همکاری و برقرای ارتباط است دست پیدا کرده باشد.

پاورقی
1-کافی،ج5،ص144



بازخورد خبر شهادت سردار سلیمانی در بین مردم و رسوایی هر چه بیشتر آمریکا در منطقه و در بین متحدانش و از طرفی سرخوردگی طرفداران مذاکره با آمریکا در داخل کشور و سرمایه برباد رفته آمریکا برای تفرقه‌افکنی بین ایران و عراق و همچنین به هم خوردن نقشه‌های نرم دولت‌مردان داخلی برای از بین بردن فرهنگ شهادت و شهادت‌طلبی در طرف دیگر همه و همه در کنار هم فتنه‌هایی نبودند که یک‌روزه و یا چندماهه بشود اصلاحشان کرد و تنها یک خون الهی که بواسطه بندگانی الهی در کالبد ملت دمیده میشد می‌توانست خارج از معادلات تحلیل‌گران و ت‌پردازان عمل کند و با بیدار کردن فطرت مردم این تارهای حاکمان مستکبر که به نظم در هم تنیده شده بود را خراب کند و عالمیان را مبهوت خود کند.

ثارالله(خون خدا) شدن ثمره زحمت کسانی می‌شود که عمرشان را بر طریق بندگی پروردگارشان و سرسپردگی کاملشان به ولایت گذرانده‌اند، همان کسانی که به محض قبول و ورود به آستان ولایت گناهان اول و آخرشان آمرزیده می‌شود و سلام خداوند را از بدو تولدشان تا به هنگام شهادتشان نصیب خود می‌کنند و در نتیجه حیات و بیشتر از حیاتشان مماتشان مایه هدایت و بیداری مردم می‌شود.

«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»(1)
«سلام بر من روزی که تولد یافته و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»

1-سوره مبارکه مریم آیه 33



محبّت کردن و همیشه مورد توجّه و عنایت دوستان و اطرافیانمان قرار گرفتن اتفاقی است که نتیجه خوش‌اخلاقی و خوش‌رفتاری خود ما با آنان است و اینگونه نیست که ما صاحب دوستانی صمیمی و با ارزش باشیم بدون اینکه صمیمیّت و ارزشی در خود ما وجود داشته باشد.

کبوتر با کبوتر باز با باز/کند هم‌جنس با هم جنس پرواز

و در عین حال وقتی محبّت و ارزش‌گذاشتن ما به دوستانمان زیاد می‌شود یکی از رایج‌ترین اشتباهاتمان می‌شود، اعتماد و در مسائل مالی و یا کاری روی آنان حساب کامل باز کردن.

ما نباید محبّت و ارزش‌گذاری را به پای اعتماد ورزیدن بگذاریم و همیشه باید برای پیشبرد امور مالی و کاری خود حساب دوستی و محبّت ورزیدن را جدا بدانیم.

امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«اُبْذُلْ لِصَدِیقِکَ کُلَّ المَوَدَّةِ و لا تَبذُلْ لَهُ کُلَّ الطُّمَأنِینَةِ»(1)
«هر چه محبّت داری نثار دوستت کن امّا هر چه اطمینان داری به پای او مریز»

پاورقی
1-غررالحکم حدیث 2463



امیرالمؤمنین‌علی(علیه‌السلام)
«الدّین یعصم‏»(1)
دین نگاه می‌دارد(مصونیّت می‌بخشد)

دین مصونیت می‌بخشد یعنی برنامه‌ها و دستورات دین انسان را حفظ می‌کند، ایمنی می‌بخشد، محافظت می‌کند از هر برنامه و آئینی  که بر خلاف شاکله و فطرت انسان توسط منحرفان و کج‌فهمان برای او تعریف می‌شود و سرمایه انسانی و کمال‌جوی او را به بیراهه‌ می‌کشاند و در کنار و همزمان با محافظت، دست‌گیری می‌کند از شکسته بالان پشیمان و کج‌راهه رفتگان خسته و در نهایت هدایت می‌کند به سوی آسمان‌های بلند معنویّت و بندگی پروردگار متعال، آن آسمان‌هایی که کبوتران بلند پرواز را بدون دینداری توان پریدن و اوج گرفتن در آن آسمان‌ها نیست.

1-غرر الحکم و درر الکلم، ص: 17،ح1



امام صادق(علیه‌السلام)
«الطِّیَرَةُ علی ما تَجعَلُها إن هَوَّنتَها تَهَوَّنَت، وإن شَدَّدتَها تَشَدَّدَت ، وإن لَم تَجعَلْها شَیئا لَم تَکُن شَیئا»(1)
«تأثیر فال بد به خودت بستگی دارد: اگر آن را آسان بگیری آسان می‌شود و اگر سخت بگیری سخت می‌شود و اگر ان را به چیزی نگیری چیزی نخواهد شد»

فال خوب و یا فال بد زدن هر کدام دو حالت مختلف در روان انسان ایجاد می‌کند، اولی به انسان امید و آرزو منتقل می‌کند و دومی هم ناامیدی و پریشان خاطری نصیبش می‌کند.

به عبارتی می‌توان گفت فال زدن ادعایی از غیب است، ادعایی است از اسباب و جریاناتی که ما از آن‌ها در ایجاد خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، برکت‌ها و بی‌برکتی‌ها بی‌خبر هستیم.

با کمی دقت متوجّه می‌شویم که این فال بد یا خوب زدن‌ها در بعضی موارد با توجّه به منافع و خوشایند کسی که فال می‌زند صورت می‌گیرد مثل اینکه ما از کسی خوشمان نمی‌آید و یا شاید هم می‌آید و به همین دلیل آمدن و دیدن او را به فال بد یا خوب می‌گیریم و در بعضی موارد هم تنها هدف خودنمایی است.

همچنین در بعضی موارد هم از به هم ربط دادن مسائلی که هیچ ربطی به هم ندارند رخ می‌دهد و مثالش را می‌توان در مواردی دید که شخص با دیدن گربه سیاه یا سفید در اول روز به این نتیجه می‌رسد که روز بدی و یا خوبی در پیش خواهد داشت.

امّا حقیقت فال بد و یا خوب زدن حقیقتی است نه از جنس اتفاقات و وقایع خارجی بلکه حقیقتی است از جنس نَفس خود ما بدین صورت که نفس ما فقط آنچه را که ما دوست داریم به خودش می‌گیرد و طبق همان طرز تفکّر و عینکی که در جلوی او برای دیدن دنیا گذاشته‌ایم سخت و یا آسان می‌گیرد و قضاوت می‌کند و در نهایت می‌سازد و ایجاد می‌کند.

اما در این میان خوش به سعادت کسانی که غل و زنجیر این نوع نگاه را در هم شکسته‌اند و در هر اتفاق و رویدادی نفس خود را متوجّه یگانه قدرت عالم وجود یعنی پروردگار متعال می‌کنند، یعنی هر اتفاق و رویدادی که در طول روز و زندگی برای آنان پیش ‌می‌آید بدون اینکه بخواهند خیال‌پردازی و داستان‌سرایی کنند ذهن خود را تنها مشغول انجام وظیفه و رعایت اخلاق و انسانیّت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند شیطان به طرق مختلف مثل وسوسه و فال بد زدن ذهن آنان را به بازی بگیرد.

پس بدین ترتیب آنچه در پشت جملات بیان شده در روایت گهربار امام‌صادق(علیه‌السلام) در سخت و یا آسان و یا حتّی بی‌اثر گرفتن تأثیر فال بد بیان شده به نفس خود انسان برمی‌گردد و هر بازخوردی از فال نیک یا بد متوجّه شدت و یا ضعف اعتقاد و باور خود انسان به اثرگذاری آن است.


1-الکافی : 8 / 197 / 235


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

چکیده ی ذهن و روان یک بیمار Parris تاريخ ايران و جهان اس ام اس وبلاگ ليلا گوشی دست دوم Ron Kendrick زندگی نامه امام علی(ع) آشنایی با کسب و کارها و تبلیغات نتی